الهه فراموشی، منگ پو، ادارهکننده دنیای زیرین است و امور روزمره آن را مدیریت میکند. در مقابل، یوه لائو، خدای عشق در بهشت، مسئول پیوندهای زناشویی و ازدواجهاست. یکی سرخپوش و دیگری سفیدپوش، در نگاه اول دو شخصیت کاملاً مستقل در اسطورهها به نظر میرسند، اما پیوندی جداییناپذیر با یکدیگر دارند.
در طول یک زمستان سخت در قرن نوزدهم، ساکنان یک دهکده دورافتاده شاهد غرق شدن یک کشتی خارجی هستند. در این میان یک بیوه به نام ایوا به همراه سایر ساکنان دهکده باید انتخابی سخت انجام دهند، اینکه یا خدمه کشتی غرق شده را نجات دهند یا آخرین غذای باقیمانده خود در زمستان را برای زنده ماندن نگه دارند...
این فیلم بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده و داستان آن در دهه 1970 فلوریدا روایت میشود. محور اصلی داستان، دختر 14 سالهای به نام آنی است که متوجه حضور مردی مرموز در ون سفید میشود که بهطور مداوم او را تعقیب میکند. با این حال، والدینش این ماجرا را جدی نمیگیرند و آن را خیالات نوجوانانه میدانند و...
دختری مزرعهنشین در جستوجویی حماسی برای بازپسگیری یادگاری ارزشمند خانوادگیاش، راهی شهری عجیب و خطرناک میشود؛ جایی که عشق واقعیاش را مییابد – اما برای نجات روح او، باید قدرت سرنوشت و آواز را به سختترین آزمون ممکن بگذارد.
دِو آمبر، پلیسی بیرحم، درست پس از حل یک پروندهی قتل، در یک حادثه حافظهاش را از دست میدهد. اکنون او باید دوباره این پرونده را بررسی کند، در حالی که باید فقدان حافظهاش را از همه پنهان نگه دارد، جز از معاون کمیسر پلیس، فرحان خان.
پدری محبتآمیز برای جشن تولد پسرش یک لباس دلقک پیدا میکند، اما متوجه میشود که این لباس بخشی از یک نفرین شیطانی است که پوشندهاش را به یک قاتل تبدیل میکند.
دلقک دست و پا چلفتی و بیمزۀ ریچارد "استیچیز" گرندل در جشن تولد دهمین سالگرد تام کوچک سرگرمی میکند، اما پسر و دوستانش با استیچیز شوخی میکنند و بند کفشهایش را گره میزنند. استیچیز لیز میخورد، میافتد و میمیرد. شش سال بعد، تام برای دوستانش جشن تولدی در خانه برگزار میکند، اما استیچیز زنده میشود تا نوجوانان را تعقیب کند و انتقام مرگش را بگیرد.
شوالیهای بیباک به سرزمینی مرگبار قدم میگذارد تا روح برگزیده را نجات دهد. در برابر جادوگران، شیاطین و دشمنانی بیرحم میایستد و درمییابد که بازگشت او ممکن است باعث آشوب شده و بشریت را به نابودی بکشاند.
توتسکو دانشآموز دبیرستانیایست که توانایی دیدن "رنگهای" درون دیگران را دارد؛ رنگهایی از شادی، هیجان و آرامش، و رنگی که از همه بیشتر دوستش دارد. کیمی، همکلاسیاش در مدرسه، زیباترین رنگ را از خود ساطع میکند. با اینکه توتسکو هیچ ساز موسیقی نمینوازد، با
در کشوری که آموزش دادن به دختران نوعی شورش تلقی میشود، زنی آیندهنگر با شجاعت قدم پیش میگذارد تا ذهنهای جوان را به رؤیاپردازی وادارد. زمانی که نوآوری آنها توجه جهانیان را جلب میکند، موفقیتشان جرقهای از امید میزند—و البته مخالفتهایی را نیز برمیانگیزد. در حالی که تهدیدها نزدیک میشوند و بهای سنگینی پرداخت میشود، شجاعت و همبستگی آنها جنبشی را شعلهور میسازد که میتواند برای همیشه جهان را دگرگون کند.
فرانک کاستلو و ویتو جنووزه، دو تن از شناختهشدهترین رؤسای مافیای نیویورک، بر سر سلطه بر خیابانهای شهر با یکدیگر وارد رقابتی خطرناک شدهاند. این دو که روزگاری دوستانی نزدیک بودند، حالا در پی حسادتها و خیانتهای پیاپی، در مسیری قرار گرفتهاند که سرانجامی خونین خواهد داشت؛ مسیری که نهتنها سرنوشت مافیا، بلکه آینده آمریکا را برای همیشه دگرگون میکند.
وکیل قدرتمند، مارلی، با شخصیترین پرونده زندگیاش روبهرو میشود؛ زمانی که مأمور میشود حقیقت پشت قتل شوهر بهترین دوستش، فِلا، را کشف کند. با کمک دوستپسرش – که پلیس سابق و اکنون کارآگاه خصوصی است – جستوجوی مارلی برای رسیدن به واقعیت، او را وارد مسیر پرمخاطرهای از فریب و خیانت میکند.
وقتی دو برادر دوقلو یک میمون کوکی اسرارآمیز پیدا میکنند، مجموعهای از مرگهای هولناک خانوادهشان را از هم میپاشد. بیست و پنج سال بعد، این اسباببازی نفرینشده بار دیگر موجی از قتلهای وحشتناک را آغاز میکند و برادران از هم دورافتاده را مجبور میسازد با گذشتهی شوم خود روبهرو شوند.